لابی ایرانی الاصل ها برای قربانی کردن ایران پای ترامپ ، جاسوس تا دیپلمات انگلیسی زیر یک بیرق!
به گزارش دور زمین، حسن روحانی در سال 94 با ارسال نامه ای که رئیس دفتر او محمد نهاوندیان، به انجمن ایران و اروپا تقدیم می نماید، از این رویداد حمایت و از برگزارکنندگان آن تقدیر کرد؛ انجمنی که بسیاری از افراد ضد ایرانی در آن شرکت داشتند.
گروه سیاسی خبرنگاران - سید مهدی حسینی؛ یکسال و نیم پس از خروج امریکا از برجام، هنوز هم کشور های اروپایی هیچ حرکتی برای انجام تعهدات انجام ندادند؛ تا جایی که هفته ای نیست یکی از سران دولت و وزارت خارجه علیه اروپا لااقل در لفظ اعتراضی نکند.
پشت پرده ایده جایگزینی اروپا به جای امریکا، گروه هایی خارج از ساختار رسمی قدرت وزارت امور خارجه های کشور های طرف است؛ چنانچه نقش پررنگ نایاک و اعضای آن در شکلگیری توافق برجام بر کسی پوشیده نیست، این ایده نیز از سوی مراکز دیگری به نهاد های مرتبط پیشنهاد و پیگیری شد.
انجمن اروپا و ایران رویدادی سالانه است که از سال 2014، یعنی کمتر از یک سال پس از انعقاد برجام، به بهانه گسترش روابط مالی اروپا با ایران و جذب سرمایه گذاری خارجی به راه افتاد.
بنیانگذار این انجمن، اسفندیار باتمانقلیچ یکی از شرکای هلدینگ مشاوره مالی BHB Emissary و بنیانگذار پایگاه تحلیلی بورس و بازار است.
اولین اجلاس انجمن اروپا و ایران که در لندن برگزار گردید، کلکسیونی از جاسوسان، زندانیان سیاسی، وابستگان لابی های ضد ایرانی مستقر در امریکا و انگلستان و همکاران آنان بود.
تعدادی از میهمانان اجلاس اول جک استرا وزیر خارجه اسبق و ضد ایرانی انگلستان، پری نمازی همسر بیژن خواجه پور جاسوس فراری و از بستگان سیامک نمازی جاسوس کددار زندانی در ایران، امیر هندجانی عضو ارشد شورای ضد ایرانی آتلانتیک، روزبه پیروز و محسن ملایری میهمانان اجلاس ششم PAAIA، نادره شاملو وابسته به NIAC، رکسانه زند وابسته به IAWF، دینا اسفندیاری عضو مرکز مطالعات علمی و امنیتی امریکا، مراد منتظمی وابسته به بنیاد میراث ایران، مجید زمانی زندانی فتنه 88، رامین ربیعی همکار سابق سیامک نمازی در شرکت بین المللی آیندهه بهار و... بودند.
بسیاری از این افراد، از جمله امضانمایندگان نامه حمایت از رویکرد دیپلماتیک با ایران هستند که توسط وابستگان لابی های ضد ایرانی مستقر در امریکا تنظیم شده بود.
ناگفته نماند که اسفندیار، خود نیز یکی از منتقدان جمهوری اسلامی است که پیوند او به نایاک را می توان در استنادات او در مقاله هایش یافت.
حسن روحانی در سال 94 با ارسال نامه ای که رئیس دفتر او محمد نهاوندیان، به فروم تقدیم می نماید، از این رویداد حمایت و از برگزارنمایندگان آن تقدیر کرد. اتاق های بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تهران نیز از مشارکت نمایندگان رویداد های بعدی فوروم بودند.
اجلاس بعدی نیز شاهد حضور افرادی نظیر عبدالرسول دری اصفهانی جاسوس در بند و مسئول امور بانکی تیم مذاکره نماینده هسته ای، باربارا سلاوین مدیر ابتکار آینده ایران در شورای آتلانتیک، گری لوییس هماهنگ نماینده سابق سازمان ملل و مسئول مستقیم و پیگیر اجرای سند توسعه پایدار یونسکو در ایران، امیر پایور خبرنگار مالی
بی بی سی فارسی، امیر فرمنش مدیر عامل Iran Poll، سعید رحمانی مدیر اجرایی سراوا، پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، دومینیک دو ویلپن نخست وزیر پیشین و ضد ایرانی فرانسه، محمد خزایی معاون وزارت خارجه، منصور مظلومی معاون وزیر صمت، مهدی کرباسیان وزیر سابق اقتصاد، سید محمد کاظم سجادپور معاون وزیر، محمد سعیدی مدیرعامل وقت خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی، افروز بهرامی رئیس هیٲت مدیره و مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات وزارت صمت، پرویز عقیلی کرمانی مدیرعامل بانک خاورمیانه و حمید محمدی مدیر اجرایی و یکی از دو موسس دیجی کالا حضور داشتند.
لابی گر های مالی پنهان در سیاست
این روز ها شاهدیم پس از انهدام آرامکو توسط یمنی ها، آمریکایی ها شرایط منطقه خلیج فارس را به اوج تشنج کشانده و حرکتی سیاسی برای مقابله با دیپلماسی ایران آغاز کردند.
چند کشور هم که جزو متحدین آمریکا به حساب می آیند نیز جلو افتاده اند تا ایرانی ها را تحت فشار قرار دهد با آمریکایی ها پای میز مذاکره بنشینند و امتیازی که ترامپ برای انتخابات آینده ریاست جمهوری شدیدا احتیاج دارد را برای او بگیرند.
در این راستا هم ژاپن، آلمان، فرانسه و... جلو افتاده اند تا از روابط خود با تهران استفاده نمایند، و شاید هم وعده وعید هایی به ایرانی ها بدهند که اگر با آمریکایی ها پای میز مذاکره نشستید مثلا همه به اینستکس می پیوندیم و با ایران همکاری می کنیم، شاید هم بتوانیم آمریکا را مجاب کنیم تا قبول کند تحریم فروش نفت ایران را مقداری شل کند، ترامپ می خواهد همان کاری را که با کره شمالی کرد با ایران انجام دهد.
یعنی پای میز مذاکره با آقای روحانی بنشیند و چند عکس یادگاری بگیرد و سپس از این عکس ها برای انتخابات داخلی استفاده کند و بگوید ببینید من ایرانی ها را وادار کردم پای میز مذاکره مجدد بنشینند و آنچه من می خواهم انجام دهند.
هدف پروژه کاهش تعهدات، دریافت چند میلیارد دلار اعتبار از اروپا نبوده، هدف توقف پروژه فشار حداکثری امریکا، پای بندی کامل و مستقل اروپا به برجام و جلوگیری از پروژه برجام بزرگ تر بوده است.
حتی اگر اروپا با واگذاری خط اعتباری 15 میلیارد یورویی به ایران در ازای دریافت نفت موافقت کند، و حتی اگر امریکا معافیت های لازم برای اجرایی شدن این پروژه را صادر کند، باز پای بندی کامل ایران به برجام بی معناست چرا که این بخش بسیار کوچکی از تعهدات برجامی اروپاست. کاهش تعهدات باید ادامه پیدا کند.
اشتیاق فوق العاده دولت به توافق، نشان می دهد همچنان فرمول ‘هر توافقی بهتر از توافق نکردن است، در گوشه ذهن دولت باقی مانده. اما تجربه برجام به ما می گوید گاهی بهترین توافق، توافق نکردن است.
رساندن مذاکرات به این نقطه که همه چیز به بله یا خیر امریکا منوط گردد، و تصور کنیم اگر امریکا بله گفت: دستاورد مهمی حاصل شده، از همین حالا یک گام بلند در جهت غلط است. این جهت، جهت مذاکره با امریکا درباره یک توافق بزرگ تر است نه جهت لغو تحریم.
امریکا و اروپا به برجام احتیاج دارند. اگر پای بندی ایران را می خواهند باید هزینه آن را تمام و کمال بپردازند به اضافه جبران خسارتی که تاکنون زده اند و تعهد به اینکه این روند، در آینده تکرار نخواهد شد.
ایران پیک فشار را رد نموده و اکنون فرصت های مهمی برای یافتن شرکای تجاری مطمئن در دنیا دارد که پروژه تحریم را اساسا در آینده منتفی کند. وابسته شدن مجدد به اروپا در ازای چیزی که حتی دولت واقعی بودن آن باور نمی نماید و هر لحظه مشروط به موافقت امریکاست، ‘تقریبا هیچ را به ‘کاملا هیچ تبدیل می نماید.
این موضوع کاملا شفاف است که ابدی کردن تعهدات برجامی ایران و مذاکراه درباره قدرت موشکی و منطقه ای ایران، دستور کار قطعی و مشترک اروپا و امریکاست. پیشنهاد 15 میلیارد یورویی دامی برای افتادن ایران در این جهت است. قبل از آغاز، به خروج فکر کنید!
همه شواهد به ما می گوید برنامه نه حفظ برجام بلکه نشاندن روحانی پای میز مذاکره با ترامپ است.
منبع: خبرگزاری دانشجو