غزل شماره 74 حافظ: حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
به گزارش دور زمین، غزل شماره 74 حافظ توضیح طرز فکر و برداشت شاعر از نحوه زندگی و صرف فرجه حیات گذرا و مجملی از بینش و برداشت او از دستورات عبادی شریعت است. حافظ در این غزل به باده نوشی توصیه می نماید، چراکه جهان و هرچه در کائنات است، اتفاقاتی را پیش می آورد که نباید برای آنها غصه به دل راه داد. پس انسان باید پنج روز زندگی جهان را خوش باشد.
خبرنگاران | سرویس فرهنگ و هنر
حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست
از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست
منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست
دولت آن است که بی خون دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار
که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست
دردمندی من سوخته زار و نزار
ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست
نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
از کاه کوه نساز و مسئله کوچکی که به راحتی قابل حل است را بزرگش مکن. لحظات عمر زودتر از آنی که فکرش را بکنی در گذرند پس با مسائل کوچک و ریز خاطر خود را آزرده مکن. می خواهی همه چیز را بدون هیچ زحمتی بدست بیاری. دل به خدا نمی دهی ولی انتظار بهشت برین از او داری. به عاقبت و نتیجه کاری که در آن گذاشته ای بیشتر فکر کن.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال:
غزل شماره 75 - خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
غزل شماره 74 حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
کد مولتی مدیا
دانلود
فیلم اصلی
معنی و تفسیر غزل شماره 74 حافظ
بیت اول
حاصلِ کارگهِ کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست
حاصل و محصول کارخانه جهان هیچ چیز نیست و اصلاً مهم نیست، نقداً باده بیاور که اسباب و متاع جهان هیچ ارزش ندارد یعنی جهان و مافیها لایق اعتماد و اعتبار نیست.
✦✦✦✦
بیت دوم
از دل و جان شرفِ صحبتِ جانان غَرَض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست
غرض و هدف از دل و جان، شرف و بزرگی حاصل از هم صحبتی و مصاحبت با جانان است وگرنه دل و جان هیچ ارزشی ندارند.
✦✦✦✦
بیت سوم
منّتِ سِدره و طوبی ز پی سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سروِ روان این همه نیست
برای خاطرِ سایه، منتِ سدره و طوبی را مکش. یعنی برای آسایش خاطر در سایه، منتِ این ها را مکش، زیرا ای سرو روان اگر با امعان نظر نگاه کنی هیچ ارزش ندارد که منّتِ این ها را بکشی. [سدره و طوبی: دو درخت بهشتی]
✦✦✦✦
بیت چهارم
دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
دولت آن است که بدون خون دل خوردن به دست بیاید یعنی بدون زحمت حاصل شود؛ وگرنه جنتی که با سعی و عمل یعنی با عبادت و طاعت میسر شود چیز مهمی نیست. مقصود این است که عمل و عبادت موجب جنت نمی شود، یعنی دولت وصال جانان آن است که بدون زحمت و با سهولت میسر شود واِلّا وصال جانان و باغ جنانی که با اسبابِ حطام جهان حاصل شود، چندان معتبر نیست.
✦✦✦✦
بیت پنجم
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
به پنج روز مهلت و عمری که در این منزل و مرحله داری خوش باش و زمانی آسوده زندگی کن، زیرا آنچه که به آن موقع می گویند و به آن اعتماد می کنی هیچ چیز نیست. یعنی به عمر و زمان اعتماد کردن جایز نیست پس چند روزی که در جهان هستی خوش باش و صفا کن، زیرا به زمان و عمر اعتبار نیست. [پنج روز = زمان اندک، کنایه از مدت عمر انسان در این جهان]
✦✦✦✦
بیت ششم
بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
ای ساقی در کنار دریای نابودی منتظریم و از خماری مشرف بر هلاکیم و در انتظار احسان تو هستیم. تفضلی کن تا در این فرصت اندک زندگی را به خوشی بگذرانیم. [بحر فنا = منظور این جهان است و هر که به جهان آید در بحر فنا غرق می شود و هیچ کس باقی نمی ماند.]
✦✦✦✦
بیت هفتم
زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت زنهار
که ره از صومعه تا دیرِ مغان این همه نیست
ای زاهد، مغرور عبادت خویش مشو، زیرا از صومعه تا دیر مغان چندان راه و مسافت نیست یعنی در آن ها تفاوت زیاد موجود نیست، چون هر دو معبود است و هر دو محلِ پرستش خالق اشیا و موجودات هستند، اگر چه به ظاهر یکی متوجه محراب و دیگری صنم را می پرستد.
وجه دیگر معنی: صومعه را عبادتگاهِ مسلمین و نمادِ ایمان و دیر مغان را معبد مجوسان و نمادِ کفر دانسته و می گوید: زاهد، به عبادت خود غرّه مشو، زیرا محبوب، عاشق مغرور و متکبر را نمی پسندد و امکان دارد بر اثر وسوسه غیرت، تو را بیگانه تلقی کند و از خود براند؛ و از صندلی ایمان به صندلی کفر بیندازد. فاصله میان معبد مسلمین و دیر مغان بسیار نیست و به اندک خطایی که از تو سر بزند سرنوشت وارونه می شود.
✦✦✦✦
بیت هشتم
دردمندیِ منِ سوخته زار و نزار
ظاهراً حاجت تقریر و بیان این همه نیست
ظاهراً درد و رنج من از روزگار، که سوخته، پریشان و فرسوده ام نموده، نیازی به این همه توضیح و بیان ندارد.
✦✦✦✦
بیت نهم
نامِ حافظ رقمِ نیک پذیرفت، ولی
پیشِ رندان رقمِ سود و زیان این همه نیست
نام حافظ به نیکی معروف شد، اما چه فایده که پیشِ رندان رقم سود و زیان معتبر نیست. یعنی اگر چه نام حافظ به نیکی مشهور شده، اما در نزد رندان اعتبار به ذات و جوهر است نه به نیک نامی و بَدنامی.
منبع: توضیح سودی، انتشارات نگاه.
منبع: setare.com