بازی های دسته جمعی پرطرفدار؛ ویژه شب یلدا
به گزارش دور زمین، بیشتر دلخوشی ها پولی شده اند، اما بازی های ساده ای هم هستند که شما رایگان با دوستان انجام دهید و یک شب یلدای متفاوت و به یادماندنی را رقم بزنید. با هم چند بازی لذت بخش و ساده را مرور می کنیم.
به گزارش خبرنگاران، شب یلدا نزدیک است و همه به دنبال غذاها و خوراکی های یلدایی هستند. اما شب یلدا علاوه بر خوراکی های خوشمزه اش فرصتی است برای چند ساعت کنار هم بودن و خندیدن و بازی و شادی و فراموش کردن غم و غصه هایمان! در این دوره وزمانه و گرانی ها که بیشتر دلخوشی ها و تفریح ها پولی شده اند، بازی های ساده ای هستند که می توانید کاملا رایگان و بی دردسر با دوستان و فامیل هایتان انجام دهید و یک شب یلدای متفاوت و به یادماندنی را رقم بزنید.
این بازی ها فقط به یک کاغذ و قلم احتیاج دارند تا کارتان را راه بیندازند؛ کاغذها گاهی زمین بازی هستند و گاهی هم جایی برای پیاده کردن محتویات مغزتان. با هم مروری داریم بر چند بازی لذت بخش و ساده.
پیشنهاد می کنیم قبل از آغاز بازی ها، گوشی های همه افراد را جمع کنید و یک گوشه بگذارید تا هم کسی تقلب نکند و هم چند ساعتی بدون استرس و مشغولیت ذهنی خوش بگذرانید.
- پانتومیم
یک بازی یخ شکن. حتی اگر جماعتی غریبه هم دور هم باشید، باز جواب می دهد. هر چند نفر که هستید، باید به دو گروه تقسیم شوید. انصاف داشته باشید و آن هایی را که بلدند دست و پاهایشان را خوب تکان بدهند و از بازیگری سررشته دارند یا لااقل برای یک بار هم که شده مسابقه ادابازی شبکه نسیم را خوب دیده اند، به عدالت در گروه ها تقسیم کنید.
بعد از یارکشی، یکی از گروه ها، یک نفر از تیم حریف را انتخاب و کلمه مورد نظرش را به او می گوید تا او با یک پانتومیم، با لال بازی به اعضای گروه خودش بفهماند، گروه اول چه کلمه ای را انتخاب نموده اند. فقط عنایت داشته باشید که کلماتی را انتخاب کنید که بشود با ایما و اشاره، بازیشان کرد. باور کنید نمایش کلماتی مثل دسترسی محلی، ستاد، رقت انگیز یا فرتوت به همین سادگی ها نیست. یک تایمر هم دم دستتان باشد تا هر گروه فرصت مشخصی برای حدس زدن داشته باشند.
- دبلنا
هنوز کسی نمی داند اسم دقیقش دبرنا است یا دبلنا اما با این وجود در شکل برگزاری اش اختلافی بین علمای فن نیست؛ هر کسی چهارتا کارت چهارخانه دارد که توی برخی خانه هایش اعدادی از یک تا نوشته شده. کیسه سفیدی هم هست که تویش مهره هایی در همین بازه وجود دارند.
در هر دور از بازی، به هر کس چند کارت می رسد و یک نفر کیسه را دستش می گیرد و آغاز می نماید به هم زدن مهره ها. بعد مثلا سه تا مهره را بیرون می کشد و عددش را می خواند. اگر شماره مهره با شماره یکی از خانه های کسی یکی باشد، مهر به او داده می شود تا روی همان خانه بگذارد.
بقیه هم اگر این شماره را داشته باشند، باید با نخودی، لوبیایی چیزی پرش نمایند. هر کسی خانه هایش را پر کند، این دست را برده. بعدش کیسه دست به دست می چرخد و همین چرخه ادامه پیدا می نماید. همان طور که ملاحظه می فرمایید، دبلنا از معدود بازی هایی است که جرزنی در آن کاری را پیش نمی برد و همه چیز به شانس و اقبال شما برمی شود. به خاطر هنیم جماعت کثیری هستند که به اصل فلسفه بازی بودن آن شک دارند و از خودشان می پرسند مگر بازی بی کلک و جرزنی هم وجود دارد؟
- دوز
به قول فرنگی ها ایکس - او؛ یک بازی دو نفره که فقط یک کاغذ و قلم لازم دارد. در کلاسیک ترین شکل ماجرا، در یک صفحه جدولی 3 در 3 می کشید و هر یک از طرفین یکی از علامت های ضربدر یا دایره را برای خودشان انتخاب و کوشش می نمایند یکی از ردیف های افقی، عمودی یا قطری را از آن خودشان نمایند .
در کل خانوادگی ماجرا هم می توانید سه مستطیل تو در تو بکشید و با چهار خط قطری گوشه هایش را به هم وصل کنید. وسط اضلاع هم باید به هم وصل شوند. دو رقیب این بار به جای اتوماتیک، باید نخود و لوبیا به عنوان مهره دستشان بگیرند تا به نوبت روی زمین بازی بگذارند و بالاخره یکی بتواند مهره هایش را روی یک خط کنار هم به صف کند. هر کسی بتواند این کار را انجام بدهد، نوبت بعدی به عنوان جایزه با اوست .
شما سال جاری شب یلدا کدام بازی ها را انجام می دهید؟ اگر بازی دسته جمعی دیگری هم می شناسید می توانید در قسمت نظرات به ما معرفی کنید.
- بازی حدس صدا
اگر بخش های بازی خندوانه را دیده باشید با این بازی آشنا شده اید. در این بازی دوبه دو با هم گروه می شوید و تعدادی اسم حیوان یا اشیا و چیزهای صدادار دیگر را روی برگه می نویسید. با آغاز شدن بازی یکی از افراد گروه باید صدای آن چیز را دربیاورد و هم گروهی اش باید اسم آن را حدس بزند. دقت کنید که این بازی دقیقا برعکس پانتومیم است یعنی شما اجازه انجام دادن هیچ حرکتی را نداشته و فقط باید با صدا به هم گروهی تان یاری کنید که حدس بزند.
- مشاعره
چند فقره پایه شعر و شاعری در جمع ضروری است که اندازه دکتر آذر (مجری همه برنامه های شاعرانه شبکه چهار و مسابقه مشاعره شبکه آموزش) سواد و حافظه شعری داشته باشند تا بساط مشاعره جور شود و بازی راه بیفتد. قاعده اش هم که دیگر ساده است؛ با حرف آخر بیتی که نفر قبلی می خواند، بعدی یک بیت دیگر را آغاز می نماید؛ الف بده. جرزنی هم ممنوع است که کسی شعر تکراری بخواند یا مثلا دو مصراع بی ربط را به هم بچسباند.
بدیهی است که همه شعرها را هم باید از بر بخوانید و مکث زیادی شما را می سوزاند و به ورطه آدم هایی می کشد که از شعر و شاعری چیز زیادی نمی دانند و به شما به مثابه دو دیوان شعر صوتی اتوماتیک نگاه می نمایند. تجربه ثابت نموده مشاعره نشستنکی اندازه مدل درازکش آن لطف و کیف ندارد. یک کمی شعرشناسی هم ضروری است تا آخرین ترانه های آلبوم جدید احسان خواجه امیری را به جای شعر بهتان غالب ننمایند. یکی از کلک های رایج در بازی هم این است که بیت هایی را حفظ کنید که آخر آنها به حرف های سختی مثل ز ختم شود!
- مافیا (آدمکش)
در این بازی دو گروه داریم؛ مافیا (سارق) و پلیس. اول بازی با رأی گیری یک نفر که می تواند زبان به دهان بگیرد و با ایما و اشاره به رفقایش آمار ندهد، به عنوان حاکم یا کدخدا انتخاب می شود. بعد روی کارت هایی می نویسد پلیس و به ازای هر 3 کارت یک مافیا هم می نویسد و می دهد دست اعضای بازی. حواستان باشد که اگر شما مافیا شدید، تابلو بازی درنیاورید که پلیس ها شما را بکشند.
کدخدا اعلام می نماید که شب شده، همه می خوابند و چشم هایشان را می بندند. کدخدا اعلام می نماید مافیا چشمش را باز کند. جناب مافیا بیدار می شود و به کدخدا حالی می نماید که فلانی را بکش. بعد از بسته شدن چشم مافیا، کدخدا اعلام می نماید صبح شده، همه بیدار می شوند و با توجه به این که چه کسی مافیاست و او را می کشند. دوباره شب می شود. این فرایند شب و روز آن قدر تکرار می شود تا یکی از گروه ها ببازد. اگر همه مافیاها مردند، پلیس ها برده اند و اگر تعداد پلیس ها با مافیاها یکی شد، مافیاها برده اند. نمک بازی هم به دعوا و درگیری پلیس ها در انتخاب مافیاهاست.
- گل یا پوچ
سنتی ترین شیوه بازی این است که شیء کوچکی را که معمولا یک تکه کاغذ مچاله شده است، در مشتتان قایم کنید و طرف مقابل حدس بزند گل در کدام دست شماست. اگر درست بگویید گل جابه جا می شود و امتیاز به شما می رسد. بازی به همین ترتیب ادامه پیدا می نماید تا یک طرف به امتیازی که با هم قرار گذاشته اید، برسد. هیجان بازی وقتی بالاتر می رود که تعداد شرکت نماینده ها بیشتر و گروهی باشد.
اگر در گروهتان یک تر و فرز داشته باشید که بتواند در جابه جایی گل بین اعضای گروهش تبحر داشته باشد، بازی حسابی جذاب می شود. کسی که بتواند در یک چشم به هم زدن خالی بازی کند و رقیب بیچاره را در کف بگذارد. می توانید برای یک ضرب گفتن در اولین حدس هم امتیاز ویژه بگذارید تا ریسک بازی بالا برود.
- جمله سازی
بازی به ارث رسیده از دوران مشقت کلاس دوم ابتدایی. شکل ساده اش این است که نفر اول سه تا کلمه به دومی بگوید تا با آنها جمله با ربطی بسازد. این چرخه می تواند به ترتیب تا نفر آخر ادامه پیدا کند تا هر کسی که نتوانست جمله معناداری رو کند یا زیادی طول کشید تا جملاتش را قطار کند، از بازی برود بیرون.
اگر بخواهید بازی را سخت تر و جذاب تر کنید می توانید با همان سه کلمه آغاز کنید، بعد نفری که جمله را می سازد، یک کلمه به نفر بعدی بدهد تا در ادامه همان جمله، جمله جدیدی بسازد. احتمال شکل گیری جملات بی معنا اینجا بیشتر می شود که تا جایی که فانتزی ادبیات تحمل می نماید، شما هم باید شکیبا باشید وگرنه نفر گوینده باید به سمت سکوهای تماشاگرها راهنمایی شود.
- اسم پیشانی
نوعی 20 سوالی جمعی؛ همان بازی است که نقی در پایتخت 1 با بابایش، پنجعلی در آخرین قسمت سریال انجام می داد. هر بار یکی از جمع می شود سوژه بازی و جماعت با اجماع روی او اسم می گذارند و می چسبانند روی پیشانی اش. آن فرد از همه جا بی خبر هم آن قدر سوال می نماید تا اسمش را حدس بزند و کشف کند. بازی وقتی تمام می شود که روی همه اسم بگذارند و همه بتوانند اسم هایشان را حدس بزنند.
- بله - نه معکوس
یک بازی ساده برای مچگیری از آدم هایی که قدرت تمرکز ندارند. یک بچه سرتق سرزبان دار باید در حکم پرسشگر ظاهر شود و از نفر مقابل سوال های بدیهی کند و طرف مقابل هر جایی که باید بگوید بله، نه جواب بدهد و بالعکس. طبق منطق این بازی، ماست سیاه است. کسی که سوال می پرسد حسابی باید پرحافظه و با تمرکز باشد و تا می تواند به بازی سرعت بدهد تا کسی که به سوال ها جواب می دهد دستپاچه شود و زبان سوخته ها زودتر از بازی کنار بروند. کسی که در مقابل تعداد بیشتری از سوال ها مقاومت می نماید، برنده بازی است.
- اسم بازی
نفر اول جمع، اسمی را می گوید و نفر بعدی با آخرین حرف اسم قبلی، اسم جدیدی می گوید. قانون بازی هم این است که هر کسی بیش از حد مکث کند می سوزد. نفر آخری که در بازی می ماند سلطان می شود و دور بعد با اسمی که او می گوید آغاز می شود. از آنجا که این بازی به درد جمع های خیلی عمومی تر می خورد، بسته به هر جمعی که در آن هستید می توانید یک بازی تخصصی تر هم راه بیندازید؛ مثلا اگر در جمع عشق فوتبالی ها هستید، می توانید بازی را در ژانر اسم بازیکن های فوتبال یا در بین جماعت سینمادوست با اسم بازیگرها پیش ببرید.
- شاه، سارق، وزیر
یک بازی برای ادب کردن مجرم ها. این بازی معمولا با چهار نفر انجام می شود. ابتدا تکه های همشکل و کوچکی از کاغذ تهیه می شود و روی هر کدام کلمات شاه، وزیر، جلاد و سارق نوشته می شود. کاغذها به شکل یکسان تا می شود تا کسی از داخل آن خبردار نشود. بعد هر یک از بازیکنان کاغذی را برمی دارند. وقتی همه کاغذها را برداشتند و از سمت خودشان خبردار شدند، شاه رو به دیگران می گوید: وزیر من کیست؟ اینجا وزیر با نشان دادن کاغذ، خودش را به شاه معرفی می نماید. شاه می گوید: سارق را از میان این دو پیدا کن. صحنه حساس و خانمان برانداز بازی اینجاست.
بالاخره وزیر یک نفر را به عنوان سارق معرفی می نماید که دو حالت دارد؛ اگر حدس وزیر درست بود که شاه فرمان شکنجه ای را به جلاد صادر می نماید و جلاد هم سارق بخت برگشته را شکنجه می نماید، اما اگر حدس وزیر اشتباه بود و جلاد را اشتباها به جای سارق معرفی نموده بود معمولا بلافاصله پس از حدس وزیر و معرفی او، می گوید به جلاد توهین کردی؟! و بعدش دوباره شاه شکنجه ای را به جلاد می گوید تا جلاد، وزیر بخت برگشته را تنبیه کند. شکنج ها معمولا دردآور است که از مشهورترین هایش سبیل آتشین یا بشین و پاشو است.
- اسم فامیل
کلاسیک ترین بازی جمعی مکتوب از زمان مادها تا به حال! تعداد نفرات بازی نامحدود است. فقط به قلم و کاغذ احتیاج دارید تا صفحه را برای اسم، فامیل، شهر، کشور، غذا، اشیا و... ستون بندی کنید. به نوبت هر کسی یک حرف را اعلام می نماید و خودش و بقیه آغاز می نمایند کلمه های مرتبطی را که با آن حرف خاص آغاز می شود، زیر ستون ها می نویسند. حضور ذهن و سرعت عمل فاکتورهای رجحان در این بازی هستند.
اولین نفری که تمام ستون ها را پر کرد، برگه اش را بالا می گیرد و استوپ کشیده و بلندی می گوید و آغاز می نماید به کولی بازی که اصغر ننویس، من استوپ گفتم!. شیوه امتیازدهی هم این شکلی است که به جواب های صحیح پنج امتیاز تعلق می گیرد و اگر کسی برای یکی از ستون ها اسمی منحصر بفرد را نوشته باشد که بقیه آن را خالی گذاشته باشند، 10 امتیاز نوش جان می نماید. فقط عنایت داشته باشید با گذشت هزار سال از تاریخچه بازی، به کار بردن ژله پلاستیکی برای اشیا و ریواس پلو برای غذا نه تنها امتیاز مثبت ندارد، بلکه این قرون وسطایی ها را باید با امتیاز منفی جریمه کرد.
این قالب سنتی ترین شکل برگزاری بازی است، اما اگر می خواهید کمی هیجان و اطلاعات به روزتر را قاطی بازی کنید، می توانید بازی را مثلا در ژانر سینما برگزار کنید و سرستون هایتان را اسم فیلم، کارگردان، بازیگر و... بگذارید. اسم فامیل سرعتی هم یکی از آپشن های موجود است.
- منچ
این بازی می تواند با دو، سه، یا چهار بازیکن انجام شود. (یک بازیکن در هر یک از گوشه های صفحهٔ مربوط به بازی). هر بازیکن چهار مهره خواهد داشت (تعداد کل مهره ها 16 خواهد بود) که در ابتدا چهار مهره در خانه های کناری قرار خواهند گرفت و بازیکنان باید مهره های خود را به انتهای بازی، یعنی ستون های عمودی یا افقی مربوط به خود (همرنگ) برسانند و برندهٔ بازی فردی است که زودتر از دیگر بازیکنان پیروز به تمام کردن مهره های خود بشود.
حرکت در این بازی بر مبنای تاس ریختن است، تعداد تاس یک عدد است. آوردن عدد شش به معنای آغاز بازی و در ادامهٔ بازی وارد کردن مهره ها خواهد بود، همچنین بعد از رخ دادن عدد شش، بازیکن می تواند یک بار دیگر تاس ریخته و به همین ترتیب ادامه دهد. کسی که عدد شش می آورد و مهره بیرون دارد و یک مهره در خانه آغاز دارد می تواند چند مهره در نقطه آغاز بر روی هم قرار دهد.
همچنین نقطه آغاز جز خانه های امن محسوب شده و می توان مهره های قرار گرفته از حریف در آن را با آوردن عدد شش از بازی خارج کرد و همچنین حریف هم می تواند مهره مورد نظر را در آن خانه از بازی خارج کند. همچنین پریدن از روی مهره دیگر در چهار مهره خانه مجاز است.
- مار و پله
کلاسیک ترین بازی بچگانه، تعداد نفرات محدودیت ندارد. فقط هر کسی باید مهره ای با رنگ جداگانه داشته باشد تا در صفحه بازی تعیین باشد. صفحه بازی معمولا صد خانه دارد که رنگی رنگی هستند و پر است از نردبان و مار. هر کسی به ترتیب و نوبت تاس می ریزد و به اندازه عددی که گیرش می آید، خانه های جدول را جلو می رود. طبق قانون، اگر شش بیاورد یک دور دیگر هم فرصت تاس ریزی دارد. آن جلوها هم یا یک نردبان انتظارش را می کشید یا نیش یک مار. اگر نردبان باشد، چند پله ای را ترقی می نماید و اگر به تور یک مار بخورد، باید راه رفته را برشود و از چند ردیف پایین تر به بازی ادامه بدهد. لابد در جریان هستید که آن طرف ورق هم، زمین بازی منچ است.
- بازی جابه جایی وسایل
این بازی را معمولا زمان مدرسه زیاد انجام می دادیم. این بازی به این صورت است که یکی از افراد جمع همه وسایل را نگاه می نماید و برای چند دقیقه از جمع بیرون می رود بقیه افراد یک وسیله را جابه جا می نمایند و بعد از این که فرد مذکور آمد باید به دنبال تغییر ایجاد شده بشود. یکی از افراد گروه هم باید با یک مداد روی میز بزند و با نزدیک شدن آن فرد از طریق ای که جایش تغییر یافته صدا را افزایش دهد تا تغییر پیدا شود. اگر در مدت زمان مشخص شده فرد بتواند آن وسیله را پیدا کند رنده بازی خواهد شد.
- منابع: خبرنگاران جوان - چیدانه - رجحانن ها