دست چندم مهم نیست، فقط سالم باشه!
به گزارش دور زمین، حمیدرضا میرزاده در خبرآنلاین نوشت: آن موقع ها که حفاظت محیط زیست هنوز تبدیل به یک ژست یا مد نشده بود، برخی آدم ها که دغدغه حفظ طبیعت و زندگی سالم داشتند، مجبور بودند به کتاب ها و متون علمی و اشخاص مرجع مراجعه نمایند تا بدانند کدام کارشان، چگونه بر کره زمین تاثیر می گذارد و به چه شکلی می توانند این تاثیرشان را کم یا حذف نمایند.
کلیشه ها و مد هایی که گاهی در شبکه های اجتماعی باب می شوند، ممکن است بسیاری را به اشتباه بیاندازد و این تصور را ایجاد نمایند که تنها بعضی کار ها مثل استفاده نکردن از کیسه پلاستیکی یا کمتر خوردن گوشت تنها کار هایی است که باید برای حفظ محیط زیست انجام داد.
اما واقعیت اندکی گسترده تر است. همه می دانیم که ما انسان ها به عنوان یک موجود زنده، همچون سایر موجودات دیگر روی کره زمین تاثیراتی دیگر داریم، البته بیشتر از آنها! اگر تاثیرات دیگران چیزی فراتر از اشغال زمین و تغذیه از گیاهان و جانوران دیگر و انتشار اندکی مواد و گاز به عنوان پسماند و گاز گلخانه ای و چند مورد دیگر نرود، اما ما علاوه بر چنین تاثیرات مستقیمی، تاثیرات غیرمستقیم بی شماری نیز روی کره زمین داریم.
ورود حجم زیادی از پسماند ها و مواد خطرناک به منابع آب و خاک و انتشار گاز ها مضر به جو زمین و از دست رفتن بخش قابل توجهی از پوشش گیاهی و جانوری هر روز در کره خاکی ما و به وسیله ما اتفاق می افتد.
اما بسیاری از ما با اینکه خودمان از عوامل رخ دادن چنین اتفاقاتی هستیم، روحمان هم از آن ها خبر ندارد. این بی خبری، به علت یکی از تفاوت های اصلی ما با سایر جانداران است.
ما همانگونه که به خوبی ابزار می سازیم، به خوبی هم تقسیم کار می کنیم. جایی دور از چشم ما، مواد اولیه مثل چوب و آهن و سنگ و... را استخراج می نمایند، دور از چشم ما حجم عظیمی از انرژی را مصرف می نمایند تا این مواد اولیه برای فراوری آماده شوند، دور از چشم ما وسایل ضروری، غیرضروری، تجملاتی و فانتزی را در کارخانه ها می سازند و دور از چشم ما با سوزاندن مقدار زیادی سوخت فسیلی آن ها را از کشوری به کشوری دیگر و از شهری به شهری دیگر جابه جا می نمایند.
نهایتا آنچه جلوی چشم ماست، ویترین مجذوب کننده فروشگاه ها و اجناسی هستند که می خریم. مدتی آن ها را استفاده می کنیم و بعد یا دیگر برایمان کاربردی ندارند، یا آنکه دیگر مجذوب کنندهیت ندارند و یا آنکه دیگر غیرقابل استفاده شده اند؛ دور می اندازیمشان و باز اجناسی دیگر را می خریم و وارد همین چرخه شان می کنیم.
حتی آن زمان هم که آن ها را دور می اندازیم راه دوری نمی فرایند. فقط دور از چشم ما حمل می شوند و در جایی دپو می شوند و انواع و اقسام مواد آلاینده را روانه آب و خاک می نمایند.
ده ها وسیله ای که هر روز از آن ها استفاده می کنیم، از میز و جایگاه و لباس و وسایل روزمره گرفته تا خودرو و حتی ساختمانی که در آن زندگی می کنیم، از این واقعیت دور نیستند. برای تهیه همه آن ها مواد مختلف از نقاط مختلف زمین به نقاط دیگر حمل شده اند، سر هم شده اند و تحویل ما داده شده اند.
بعد از استفاده هم عمدتا تبدیل به زباله هایی می شوند که دیگر کسی علاقه ای ندارد آن ها را استفاده کند، در حالی بسیاری از آن ها به همان شکل قابل استفاده هستند یا آنکه با تغییرات و تعمیراتی جزئی قابلیت استفاده دارد.
ما خیلی وقت ها، بدون آنکه بدانیم، بزرگترین مسئولان تخریب و آلودگی محیط زیست هستیم! شاید یک تفاوت دیگرمان با دیگر زیستمندان کره زمین همین باشد که بیشترین تاثیراتمان روی محیط اطرافمان دور از چشم مان رخ می دهند و اگر می دانستیم، شاید جور دیگری زندگی می کردیم.
اما چاره چیست؟ برویم و در روستا زندگی کنیم؟ یا مانند اجدادمان به غار ها پناه ببریم؟ قطعا خیر! کافیست کمی توجه کنیم. بدانیم هر چیزی از کجا آمده و به کجا می رود و چه تاثیری بر کره زمین دارد.
بدانیم مواد در کره زمین نامحدود نیستند، حتی فراوان ترین آنها؛ و بدانیم هرچه تقاضای ما برای به دست آوردن مواد بیشتر می گردد، به معنای آن است که نقاط بیشتری از زمین تخریب می شوند. جدا از مواد، انرژی نیز موضوعی مهم است.
برای تهیه بسیاری از وسایل، مقدار زیادی از انرژی چه به صورت سوخت های فسیلی و چه به صورت های دیگر مانند انرژی برق مصرف می گردد و برای به دست آوردن انرژی یا مجبوریم با سوزاندن سوخت های فسیلی به گرم شدن زمین و تغییر اقلیم یاری کنیم یا آنکه با روش های دیگر مانند احداث سدها، نظم طبیعت را برهم بزنیم.
تنها بخش بسیار بسیار کوچکی از انرژی های مورد استفاده مان از منابع پاکی مانند انرژی خورشیدی و بادی و زمین گرمایی به دست می آیند که به دست آوردن انرژی از همان روش ها نیز در نهایت بی تاثیر بر کره زمین نیستند.
یکی از راه حل های اصلی، توجه به شکل مصرف مان است. در کتاب های قدیمی، این چند اصل همیشه بیان می شد:
بازکاهی (Reduce): یعنی آنکه سعی کنیم مصرفمان را به حداقل ممکن برسانیم.
بازمصرف (Reuse): به جای تهیه وسایل تازه، تا جای ممکن از همان وسایلی که در اختیار داریم حداکثر استفاده را بکنیم.
بازتعمیر (Repair): اگر وسیله ای معیوب یا فرسوده است، به جای آنکه وسیله ای تازه را جایگزین آن کنیم، ایرادش را رفع کنیم.
بازیافت: (Recycle): وسایلی که کاملا غیرقابل استفاده هستند را به چرخه بازیافت بسپاریم تا از مواد به کار رفته در آن ها بتوان مواد اولیه تازه تهیه کرد.
توجه به این اصول، ما را از انجام چند کار منع می نماید.
نخست، استفاده از وسایل یکبار مصرف: چرا که وسایل یکبار مصرف، هم مصرف را در ما افزایش می دهند و هم اینکه غیرقابل استفاده مجدد یا تعمیر هستند.
در واقع این وسایل، سرعت بالایی در استفاده از منابع مواد پایه مثل مواد پلاستیکی را دارند و به علاوه در فراوری آن ها مقدار زیادی آب و انرژی استفاده می گردد تا این وسایل تنها برای چند دقیقه مورد استفاده قرار گیرند و دور انداخته شوند.
دوم، مد گرایی: مدگرایی رفتاری است که باعث می گردد افراد وسایل و ملزومات اطرافشان را به علت کاربرد بلکه از جنبه های دیگر استفاده نمایند و برای تعویض یا دور انداختن آن ها نیز دلایلی دیگر را مدنظر قرار دهند.
معین ترین شکل آن، مدگرایی درباره پوشاک است که اتفاقا یکی از آسیب رسان ترین صنایع دنیا را تشکیل داده است. حتی در زمینه وسایل خانگی، سبک زندگی، میهمانی و بسیاری از رفتار های معمول نیز مدگرایی تاثیرات عمیقی بر زندگی ما داشته است؛ و علاوه بر زندگی ما، بر منابع کره زمین نیز تاثیرات منفی زیادی داشته اشت.
سوم، مصرف گرایی: رفتاری که همین امروز هم نشانه ای از رفاه و تمول محسوب می گردد و به معنای آن است که افراد بدون توجه به هزینه های اقتصادی و محیط زیستی، تصمیماتی برای خرید وسایل یا استفاده از خدمات می گیرند. خرید بیش از میزان نیاز، یا استفاده بیش از میزان نیاز از منابع انرژی از مهمترین و شاخص ترین اشکال این رفتار ها هستند.
شاید یکی از ساده ترین و کاربردی ترین راه ها برای کاهش مصرف انرژی و مواد روی کره زمین، بازمصرف و بازتعمیر باشد. رفتاری که حتی در یک نسل قبل از ما هم مشاهده می شد و، اما در دنیای تازه، کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
اینکه به جای خرید وسایل تازه و نو، یا وسایل قدیمی خودمان را تعمیر کنیم یا آنکه وسایل استفاده شده را با قیمت کمتر از دیگران خریداری کنیم. چیزی که در گذشته مرسوم بود و حالا معین نیست چرا برای بسیاری از ما تا زمانی که مجبور نباشیم دست به انجام آن نمی زنیم.
انواع وسایل خانگی، ابزار های شغلی، خودرو و حتی پوشاک و هزاران قطعه کوچک و بزرگی که کنج انبار ها یا گنجه ها بلااستفاده مانده اند، می توانند نیاز افراد دیگر را تامین نمایند و برای خود ما هم تبدیل به عواید اقتصادی شوند.
بسیاری از وسایلی که نیاز داریم، ممکن است کسانی دیگر نیازی به آن نداشته باشند و به جای هزینه کرد اقتصادی زیاد برای خرید جنس نو -و البته یاری به مصرف گرایی و انتشار آلودگی ها و تخریب محیط زیست- می توانیم با هزینه ای به مراتب کمتر آن ها را تهیه کنیم.
شاید اگر عادت کنیم مدگرایی را در مصرف روزانه مان ترک کنیم، مدگرایی در حفاظت محیط زیست را هم کنار بگذاریم و به این توجه داشته باشیم که هر اقدام ما چه تاثیری بر زیستکره دارد و سعی کنیم تاثیرات آن را به حداقل برسانیم. به سبد خریدمان نگاهی بیندازیم!
منبع: فرارو