اولین تریلر گیم پلی South of Midnight خبر از جادویی بی نظیر می دهد
به گزارش دور زمین، استودیوی Compulsion Games معمولا تمایل دارد که پروژه های خود را به شکلی متفاوت انجام دهد و South of Midnight نمونه ای درخشان از این فلسفه است. این بازی اکشن ماجراجویی دارای هویت منحصربه فردی است که فقط از این استودیو انتظار می رود. در اولین تریلر گیم پلی که در نمایشگاه بازی های ایکس باکس منتشر شده، نگاهی اجمالی به این اثر داشتیم. این ویدیو ما را با هیزل (Hazel)، شخصیت اصلی داستان بیشتر آشنا می نماید. او اکنون با گربه ماهی خوش زبان همراه می گردد که او را در طول بازی دنبال می نماید.
به نظر می رسد که در پی یک طوفان سهمگین، هیزل مادرش را از دست داده است، اما به قدرتی جادویی دست پیدا کند. این توانایی جادویی به او اجازه می دهد تا تابلوی انرژی ای که جهان را تشکیل می دهد، بازسازی کند. با این حال واقعیت آغاز به متلاشی شدن نموده است و او را عمیق تر به جهانی جادویی سوق می دهد، مکانی که موجودات افسانه ای زنده شده اند و فساد بر ویرانه های به جای مانده در مسیر طوفان غالب شده است.
با آغاز تریلر، هیزل و گربه ماهی در مسیر پیدا کردن مادرش هستند اما یکی از موجودات افسانه ای بازی و باس های کابوس وار برگرفته از داستان های عامیانه واقعی از جنوب آمریکا را می بینند. ما تمساح کوری به اندازه یک جزیره با نام Two-Toed Tom را می بینیم و گربه ماهی به هیزل می گوید که به یک کلیسای ویران سفر کند و زنگ آن را برای فریب دادن تام به صدا درآورد تا آن ها بتوانند فرار نمایند. هیزل در مسیر رسیدن به کلیسا از انواع قابلیت های جادویی استفاده می نماید و با Haint نیز روبرو می گردد.
آن ها رایج ترین دشمنان بازی هستند و به اشکال مختلفی وجود دارند. چیزی که در تریلر دیده می گردد، توده ای از انرژی منفی پیچ خورده است که به وسیله آسیب های روحی جهان اطراف شکل می گیرد. هیزل با استفاده از قدرت خود برای حمله به تهدید هم با ابزار بافندگی و هم با جادو می جنگد و او را شکست می دهد. در حالی که Haint از واقعیت خارج می گردد، می بینیم که گل ها در اطراف هیزل شکوفا می شوند.در واقع او چیزی را نکشته است بلکه جهان را بازسازی نموده است. این یک پیغام واضح است از اینکه South of Midnight، مانند خود هیزل، کار ها را به شکلی متفاوت انجام می دهد.
طبق مصاحبه ای که با کارگردان خلاقیت South of Midnight، دیوید سیرز (David Sears)، کارگردان هنری، ویتنی کلیتون (Whitney Clayton) و کارگردان بازی، جازمین روی (Jasmin Roy) اجرا شده، به نظر می رسد که South of Midnight با یک منظره واحد طراحی شده است، منظرهی که در آن فکر و دقت در هر تصمیمی به کار گرفته شده است. در این بازی، داستان همه چیز از مبارزه، طراحی باس ها، کارگردانی هنر و حتی موسیقی را در بر می گیرد. کلید همه این ها این است که داستان هیزل در خصوص تعمیر و بازسازی جهانی است که افراد در گوشه های تاریک آن گرفتار شده اند. سیرز گفته است:
این ممکن است به نظر یک پیغام هولناک به نظر برسد، اما نحوه ارتباط آن با بازی اساسی و این چیزی است که South of Midnight را بسیار منحصربه فرد می نماید. با در نظر گرفتن چنین هدف روشنی، می توان گفت که یک بازی در یک سبک بسیار آشنا می تواند کاملا ناآشنا باشد. استودیوی سازنده بازی را به عنوان اثری خطی اما گسترده توصیف می نماید که مجموعه ای از فصل های مجزا با فرصت هایی برای کشف در طول مسیر دارد. روی شرح می دهد:
هر منطقه تازه اکوسیستم خاص خود را دارد که بازتابی از منظره ها متنوع جنوب است. همه این زیسب بوم ها از مکان های واقعی الهام گرفته شده اند و به عنوان مثال دلتای میسیسیپی نیز وجود دارد. این رویکرد جادویی به استودیوی سازنده اجازه می دهد تا در حالی که شما در جهان آن سفر می کنید، با انتظاراتتان بازی کند. به عبارتی مکان ها عمیقا در آنچه ما از جهانی واقعی دیده ایم، ریشه دارند. برای یاری به ایجاد این بخش از بازی، توسعه دهندگان به یک مکان در میسیسیپی سفر نموده اند که پر از تمساح ها بوده است. هرچند خواهید دید که چگونه این منطقه ها به وسیله موجودات افسانه ای بازی و تغییرات پیچیده ای که با خود می آورند، پر شده است. کلیتون می گوید:
البته بیشتر داستان های عامیانه به آنتاگونیست احتیاج دارند و در تریلر با یکی از آن ها آشنا می شویم. تمساحی که بالاتر به آن اشاره کردیم، بر اساس داستان های واقعی در خصوص تمساح های باستانی، غول پیکر و به ظاهر غیرقابل کشتن ساخته شده است و به قول کلیتون، این فصل از داستان هیزل را تسخیر خواهد نمود. آنچه ما دیده ایم، لبه های شکارگاه های اوست، اما این تمساح بار ها و بار ها در حین کاوش در منطقه اش ظاهر می گردد و در نهایت ما را به یک موش و گربه بازی سوق می دهد. این نه تنها اجازه می دهد تا یک باس فایت مجذوب کننده که به طور موثر بخش کاملی از بازی را در بر می گیرد ارائه گردد، بلکه به تیم سازنده اجازه می دهد تا هر موجودی را به جای یک مکانیسم ساده برای درگیری، به یک شخصیت کامل تبدیل کند. سیرز شرح می دهد:
به نظر می رسد که در واقع هیزل قرار نیست که موجوداتی را که در سر راه او ایستاده اند را بکشد، بلکه بیشتر می خواهد آن ها را معالجه کند و آسیب هایی را که در وهله اول آن ها را به هیولا تبدیل نموده، از بین ببرد. در غیرمنتظره ترین قسمت تریلر، ما حتی موسیقی بازی را می شنویم که بازتاب داستانی است که تمساح را به آن چیزی که هست تبدیل نموده است.
سال گذشته شنیدیم که بازی منطقه ها جنوب را به وسیله یک موسیقی در حال تغییر منعکس می نماید، اما این تریلر نشان می دهد که بازی تا کجا پیش می رود و ظاهرا هر موجود افسانه ای آهنگ مخصوص خود را خواهد داشت. موسیقی های بازی به وسیله اولیویر دریویر ساخته شده که در کارنامه اش آثاری نظیر A Plague Tale: Requiem ،Get Even دیده می گردد و با اشعار سیرز و تیم نویسندگی، هر آهنگ در سراسر بازی طنین انداز می گردد و حول محور داستان موجوداتی است که می خواهید از آن ها فرار کنید و در نهایت آن ها را درمان کنید. شنیدن آهنگ هایی که در اصل برای پشتیبانی از روایت در طول یک بازی ساخته شده اند، چیزی است که به ندرت در بازی ها اتفاق می افتد. سیرز می گوید:
موسیقی یک بخش از بازی است، اما مبارزه و اکتشاف نیز مهم هستند و باید مطمئن شد که وقتی دکمه هایی را برای از بین بردن Haint یا باس ها می کوبید، همچنان داستان گویی وجود داشته باشد. استودیوی Compulsion Games در این بخش ها از چند ترفند استفاده نموده است. هر کاری که هیزل می تواند انجام دهد به وسیله Weaving او یا همان جادویش تامین می گردد و این کار شما را به طور ذاتی با هدف اصلی بازیابی هر آنچه نابود شده است مرتبط می نماید. برای این منظور، در حالی که ما شاهد قدرت هایی مانند پرواز هستیم، هیزل بعلاوه مجموعه ای از جادو ها را بدست می آورد که سودمندی Weaving را نشان می دهد. در طول تریلر، ما می توانیم سه قابلیت در سمت چپ بالای صفحه نمایش را ببینیم. روی گفته است:
قدرت هایی که می توانیم ببینیم عبارتند از Weave که از آن می توان برای ثابت کردن اجسام در محل برای یاری به عبور از موانع استفاده کرد، اما بعلاوه دشمنان را نیز به هم متصل می نماید و Push and Pull که می توان برای جابجایی اشیاء در جهان برای یاری به حل معما ها از آن ها نیز استفاده کرد، اما بر پویایی نبرد نیز تاثیر می گذارد و به شما امکان می دهد تا محل قرارگیری دشمن را تا حدی کنترل کنید. در حین بازی توانایی های بیشتری را باز خواهید کرد و آن ها صرفا استعاره ای زیبا از این واقعیت است که قدرت هیزل صرفا در خصوص نابودی یا بقا نیست.
کلیتون شرح می دهد که حتی ظاهر Weaving نیز تداعی نماینده تفکری فرق دارد. سحر و جادو در بازی ها اغلب ایده های عنصری کلاسیک مانند آتش، آب، هوا و زمین را در بر می گیرد، اما Weaving یک ایده کاملا خاص از نظر بصری است. تیم سازنده احتیاج داشته چیزی را پیدا کند به داستان و پروتاگونیست آن مرتبط باشد و بعلاوه تاثیر سبک گوتیک جنوبی را داشته باشد. نتیجه یک بازی شده است که در آن ظاهر به اندازه خود شخصیت ها بخشی از یک داستان سرایی قدرتمند است. تریلر سال گذشته از بازی ما را با طرح های ماکت مانند Compulsion و انیمیشن های الهام گرفته از استاپ موشن آشنا کرد، اما تماشا آن به عنوان یک بازی کارآمد علتی بر این است که آن تریلر داستانی فقط برای نمایش نبود.
در حالی که تیم سازنده اندازه صحنه های سینمایی، اکتشاف و مبارزه را بهینه نموده است، یکی از بزرگترین تمایز های South of Midnight از سایر بازی ها این است که تیم سازنده چقدر به این نوع سبک بصری متعهد بوده است: کلیتون می گوید که تیم سازنده باید آزمایش های زیادی انجام داده و چیز های زیادی در استاپ موشن وجود دارد که باید آنالیز می شدند. در قسمت انیمیشن، به نظر می رسد که آن ها سعی نموده اند که اتفاقاتی که در یک انیمیشن استاپ موشن می افتد را تقلید نمایند.
با این حال در اینجا یک نکته مهم وجود دارد و آن هم این است که استودیوی Compulsion Games فقط به این علت که متفاوت باشد سعی ندارد که کارها را به شکلی متفاوت انجام دارد بلکه یک اصل راهنما در پشت همه این ها وجود دارد و آن هم داستان هیزل، انعکاسی از گوتیک جنوبی، تحقیقاتی که اجرا شده و روش های بی شماری است که داستان گویی به هر قسمت از طراحی درز می نماید.
طبق گفته های سازندگان، هر عنصری از تریلر حتی کوچکترین آن، یک داستان کامل پشت خود دارد و ظاهرا بازی از نظر داستان گویی غنی است و در نتیجه این نوید را می دهد که شبیه هیچ چیز دیگری نیست. این بازی در سال 2025 برای ایکس باکس سری ایکس و اس و رایانه های شخصی منتشر خواهد شد. شما بعلاوه می توانید در روز اول عرضه آن را روی گیم پس تجربه کنید.
منبع: Xbox
منبع: دیجیکالا مگ